برخی کارشناسان معتقدند امتحان در هر سن و دورهای از زندگی با استرس همراه است. یکی از استادان دانشگاه میگفت اگر الان به من بگویند فردا امتحان داری نوعی استرس سراپای وجودم را فرامیگیرد و البته نوع و سطح امتحان در میزان بروز استرس تأثیر زیادی دارد. فرزاد فخیمی- دارنده دکتری علوم اداری از دانشگاه سوربن، محقق، عضو هیأت علمی دانشگاه و مولف چندین عنوان کتاب در زمینه مدیریت - معتقد است که نزدیکشدن زمان امتحانات همواره برای دانشآموزان و دانشجویان با بروز حالات و واکنشهای هیجانی، رفتاری، عصبی و... همراه است. این قشر از جامعه از یک طرف تحتتأثیر عوامل استرسزای عمومی که کل جامعه را متأثر میکند، قرار دارند و از طرف دیگر با حضور فعال در متن جامعه علمی، فشارهای مقطعی ناشی از الزامات دانشاندوزی، مطالعه، تحقیق، امتحانات و... را تجربه میکنند و هرچه به تاریخ امتحانات نزدیکتر شوند، استرس بیشتر آنها را محاصره کرده و تحت فشار قرار میدهد.
در واقع این گروه یا طبقه از جامعه با استرس مضاعف روبهرو هستند که حتی تابع منطق ریاضی یعنی ۴=۲+۲ نیست بلکه از اصل همافزایی یعنی ۵=۲+۲ تبعیت میکند؛ همانند برخورد دو موج به یکدیگر که ارتفاع موج حاصل از دو موج، بیشتر از ارتفاع آنها قبل از برخورد است. بدیهی است که تحمل استرس تا این حد برای دانشآموزان و دانشجویان که در سنین جوانی هستند و هنوز مقاومتهای طبیعی خود را نه تجربه کرده و نه توسعه دادهاند، اغلب بسیار سنگین است و درصورت عدمشناخت و فراگیری شیوه کنارآمدن و دفع آنها، عوارضی ازجمله بیخوابی، خستگی، بیحوصلگی، افسردگی، دلزدگی و در نهایت فرسایش روانی که به قول مارک سینگر نوعی پریشانی و درماندگی است بهدنبال خواهد داشت. با او گفتوگویی درباره استرس، عوامل استرسزا و راههای مقابله با فشار عصبی در امتحانات انجام دادهایم که میخوانید.
- آقای دکتر فخیمی برای آغاز بحث بفرمایید استرس چیست؟
استرس (فشار عصبی) از نظر لغوی از کلمه لاتین استرینجر به مفهوم به هم رفتن، قبض شدن و... گرفته شده است و در زبان فارسی معادلهای تکانه عصبی، فشار روانی، تنیدگی، نگرانی و... برای آن عنوان شده است. استرس را فشار عصبی هم ترجمه کردهاند که این اصطلاح هم معادل دقیقی برای استرس نیست زیرا استرس از فشار ناشی میشود و خود فشار نیست، اگرچه با توجه به نظر دو نفر از محققان به نامهای مورهد و گریفین با اندک اغماضی میتوان استرس را همان فشار عصبی معنی کرد و آن را عکسالعملی دانست که انسان در مقابل محرکهای ناسازگار از خود بروز میدهد. با توجه به این نکته است که میتوان گفت، استرس پدیده تازهای نیست و در طول تاریخ بشر وجود داشته و بهصورتهای مختلفی بر انسان عارض شده است.
از جمله این صورتها میتوان به نگرانی از بلایای طبیعی، جنگها، قتلعامها و ستمکاریهای حکام جابر اشاره کرد. با انقلاب صنعتی و بهدلیل تحولات عمیق اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی ناشی از آن در تمامی جوامع و ضرورت تطابق مداوم با شرایط جدید و در عین حال در تحول و تغییر، استرس، دامنه، شدت و وسعت بیشتری گرفت بهطوری که میتوان استرس را فرزند ناخلف انقلاب صنعتی و یک قاتل بیسروصدا نامید.
- استرس در دنیای امروز چگونه است؟
استرس در دنیای امروز تقریبا همهگیر شده و از پیر و جوان، زن و مرد، تحصیلکرده و بیسواد همه و همه بهگونه و با نوعی از آن دست به گریبانند و فقط معدودی که شناخت کافی از آن داشته و ابزار مقابله با آن را در اختیار دارند از آثار مخرب آن در امان ماندهاند. تحقیقات علمی بیانگر این واقعیت است که استرس بر سلامت جسم و روان فرد تأثیر میگذارد و انرژیهای بالقوه و بالفعل او را هدر داده و باطل میسازد. امروزه مردم اغلب کلمه استرس را بهصورت موضوعی متداول یا به شکل بیماری اپیدمی بهکار میبرند و این کلمه مدتهاست که در ادبیات محاورهای جا باز کرده است و همانگونه که از کار، غذا، مسکن، مسافرت، تحصیل و... صحبت میکنیم، از استرس هم صحبت میکنیم.
با تمام جنبههای منفیای که در فرهنگ عامه برای استرس وجود دارد ولی این پدیده جنبههای مثبت نیز دارد. جنبههای منفی استرس را استرس مخرب میگویند که از شنیدن خبر ناگوار به شخص دست میدهد و جنبههای مثبت استرس، استرس سازنده است، که هنگام دریافت خبرهای شاد و خوشحالکننده عارض فرد میشود.
- درباره تعاریف علمی استرس نیز توضیح دهید.
محققان برای استرس تعاریف مختلفی ارائه دادهاند، این تعاریف اگر چه دارای تفاوتهایی ظاهری و شکلی هستند ولی از نظر محتوایی تقریباً عقیده واحدی را منعکس میکنند. دنیس جیف استرس را حالتی میداند که در نتیجه تاثیر متغیرات روانی- فیزیولوژیک بر دو عامل محیط و سلامتی جسمانی فرد بروز میکند.
محقق دیگری به نام گری کوپر آن را عکسالعمل بیوشیمیایی و رفتاری فرد میداند که در مواجهه با خطر به انسان دست میدهد. بهزعم سوزان کارترایت استرس مجموعهای از واکنشهای عمومی فرد به عوامل ناسازگار و غیرمنتظره محیط است که او را وادار میکند با اتخاذ روش جنگ یا گریز با خطر مقابله کرده و یا راه فرار را انتخاب کند. کاکس معتقد است استرس پاسخ فرد به فرایندهای درونی و بیرونی است که بر ظرفیت ادغام نیروهای جسمی و روانی، فشار وارد میسازد.
به عقیده او، استرس بخشی از مجموعه سیستم پویای برخورد و تعامل فرد و محیط و بهعبارت دیگر تطابق بین «خود دیگر» یا «خود درون» که با «خود برون» در توافق نیست، است. از طرفی کارل البرشت، استرس را بخش طبیعی عملکرد انسان میداند و عقیده دارد که باید اختلاف بین استرس منطقی و استرس مخرب را آموخت و حساسیت خود را تجربه کرد تا توانایی مقاومت در ما ایجاد شود.
- چه عواملی استرس زا هستند؟
بهطور کلی پارهای از استرسها میتوانند کل جامعه را آزار دهند که شامل تمامی اقشار و طبقات جامعه میشود. با وجود استرسهای عمومی و کلی، اقشار مختلفی که در متن جامعه فعالیت دارند از دیگر انواع استرس نیز رنج میبرند که هر یک شیوه برخورد خاص خود را ایجاب میکند. در این بحث بدوا منشأ فشارزاهای عمومی و نتایج فشارهای عصبی و همچنین نقش تعدیلکنندهها که مکانیسمهای طبیعی و غریزی انسان در برخورد با عوامل استرسزاست، مطرح و سپس فشارزاهای طبقه دانشجو عنوان شده و نهایتاً راهحلهایی ارائه خواهد شد.
فشارزاهای عمومی (استرسزاها) بدین قرار است: ۱- فشارزاهای محیطی شامل: تغییرات اقتصادی، تغییرات سیاسی و اجتماعی، تغییرات تکنولوژیکی و تقسیم کار در خانواده. ۲- فشارزاهای سازمانی شامل: ساختار سازمان، فرهنگ و فضای سازمانی، سیاستها و خطمشیهای سازمان. ۳- فشارزاهای اجتماعی شامل: رابطه با سرپرست، ماهیت کارگروهی، رابطه با دوستان. ۴- فشارزاهای فردی شامل: شرایط جسمی، طرح شغل، حجم زیادکار، تضاد نقش، ابهام نقش.
- این فشارزاها چه نتیجهای بهدنبال دارند؟
این فشارزاها موجب بروز فشار عصبی یا استرس میشوند و نتایج بسیار منفیای را بهدنبال دارند که میتوان نتایج فشارهای عصبی را بدین شرح برشمرد: ۱- اثرات فیزیولوژیکی شامل حساسیت به بیماریهای معمولی، مرض قلبی، زخم معده، سرطان و . . . ۲- اثرات روانی شامل محرومیت و تهاجم، اضطراب، افسردگی، فرسودگی و پریشانی. ۳- اثرات شناختی شامل تقلیل نیروی تمرکز، حافظه ضعیف و اغتشاش فکری. ۴- اثرات رفتاری شامل انجام کار نامناسب، غیبت، خروج از خدمت و مصرف الکل.
از طرفی سیستم مقاومت طبیعی انسان و تجربیات بهدست آمده بهعنوان عوامل تعدیلکننده استرس همواره برای حفظ تعادل انسان بهصورت خودکار عمل میکنند.
- درباره تأثیر فشارزاها روی دانشآموزان و دانشجویان نیز توضیح دهید.
فشارهای عصبی که روی قشر دانشجو و دانشآموز بهصورت مقطعی عمل میکنند، اغلب ناشی از الزامات تحصیلی و آمادهشدن برای امتحانات است. اگر چه در پارهای موارد همانگونه که اشاره شد با استرس عمومی جامعه دارای وجوه مشترک است ولی بهدلیل محدودیت به بخش خاصی از جامعه و همچنین مقطعی بودن، ماهیت ویژه و منحصر بهخود را دارند که بهدلیل ارتباط ارگانیک این گروه اجتماعی با مسائل عمومی جامعه از آزارهای استرس عمومی کاملاً در امان نیستند. نمونهای از این فشارهای عصبی یا استرسها عبارت است: دلمشغولی تحصیلی، نگرانی از آینده، تشکیل خانواده، وقایع زندگی، مشاجرات خانوادگی، مجادله با دوستان و مشکلات مالی.
- چه راهکارهایی برای مقابله با فشار عصبی در امتحانات به دانشآموزان و دانشجویان دارید؟
دانشجویان و دانشآموزان اگر چه دچار فشارهای عصبی مقطعی در دوران امتحانات میشوند ولی مقابله با آن هنگامی آسان میشود که آنها اولاً در ارتباط با فشارهای عصبی سطح جامعه به تعادل رسیده باشند و ثانیاً با تهیه برنامههای کوتاهمدت، امواج فشار عصبی در برهه زمانی امتحانات را از سر بگذراند. به دو روش کوتاهمدت یا تاکتیکی برای برخورد با فشار عصبی مقطعی که در زمان امتحانات برای دانشجو ضروری است و روش بلندمدت یا استراتژیکی برای رسیدن به آرامش، حفظ تعادل، جلوگیری از شتابزدگی، تمرکز و اتخاذ حالات رفتاری مناسب و در نهایت مقابله با فشارهای عصبی اشاره میشود.
اقدامات کوتاهمدت در مقابله با فشار عصبی یا استرس: این اقدامات شامل برخورد مقطعی با مسائل و فشارهای ناشی از امتحانات بدین شرح است:
برنامهریزی تحصیلی: این مورد از مهمترین عوامل تخفیف فشار عصبی است. چنانچه برنامهریزی بلندمدت (مثلا چهارسال برای دریافت درجه کارشناسی) با دقت و بهطور سنجیده انجام شود، بدون تردید برنامههای میانمدت و کوتاهمدت در مسیر مطلوب حرکت خواهند کرد. برعکس اگر برنامهریزی بلندمدت بهطور صحیح انجام نشودتمامی برنامههای میانمدت و کوتاهمدت دچار اغتشاش شده و نتیجه آن بروز استرس شدید در دانشجو است.
مدیریت زمان: در این رابطه باید گفت که انسان بهطور کلی دارای محدودیت زمانی است یعنی ۲۴ ساعت که هر شخصی آن را بهنحوی میگذراند. بدون تردید اگر برنامهریزی زمانی درستی وجود داشته باشد و هرچیزی در جای خود انجام شود اختلاط و تداخل مسائل در اداره یا امور زندگی و تحصیلی بهوجود نخواهد آمد و از بروز هرج و مرج در کارها جلوگیری خواهد شد. با اجرای مدیریت زمان افزون بر اینکه برنامههای پرشتاب از بین خواهند رفت، هرگونه کار و برنامهای در آرامش کامل اجرا خواهد شد.
تغذیه صحیح و ورزش: آنچه در فصل امتحانات برای دانشآموزان و دانشجویان بسیار مورد تأکید قرار میگیرد تغذیه صحیح و ورزش کردن است. افرادی که ورزش میکنند در بالا بردن تحمل فشار عصبی موفق هستند و این کار باید طبق برنامه و بهطور مرتب انجام شود تا با دفع سموم بدن به تعادل و آرامش رسید.
تمدد اعصاب و مراقبه: آموزش تمدد اعصاب (آرمیدگی یا آرامبخشی عضلانی) و مراقبه و تمرکز، تکنیکهای بسیار مفیدی برای جایگزینکردن هیجانات عصبی و تنشی و احساسات با وضعیت آرام و ملایم هستند که باید توسط متخصصان و با شیوههای اصولی و صحیح بهکار گرفته شود تا اثرات خود را ظاهر سازند.
تغییر تدریجی عکسالعملهای رفتاری- شناختی به فشار عصبی: این روش بر این نکته تأکید دارد که وقتی نمیتوانیم دنیای اطراف خود را عوض کنیم، دستکم میتوانیم عکسالعملهای خود را تغییر داده و آنها را اصلاح کنیم و توانایی خود را در برخورد با فشار عصبی افزایش دهیم.
در فصل امتحانات، ایجاد جو ساکت و آرام مورد تأکید است و از شرکت در مهمانیها و دیدن و شنیدن برنامههای تلویزیونی و رادیویی و استفاده از تلفن همراه و اینترنت که از عوامل اغتشاشزا در آرامش دانشجویان و دانشآموزان هستند، باید تا حد امکان پرهیز کرد و حالات رفتاری توسط والدین اتخاذ شود که فرزندان در حال تحصیل آنها در فصل امتحانات از آسودگی فکری بیشتری برخوردار شوند. برخی اقدامات بلندمدت در مقابله با فشار عصبی(استرس) نیز بدین شرح است: رعایت اقدامات کوتاهمدت اگر چه برای دانشجویان و دانشآموزان بهویژه در فصل امتحانات ضروری و لازم است ولی کافی نیست زیرا تأثیر آن موقتی است و جنبه مسکن دارد. فردی که دچار حمله استرس شده برای نجات خود به هر توصیهای عمل میکند. او داروهای مختلف مصرف میکند، به ورزش و تفریح میپردازد، کتابهای مختلف در این زمینه مطالعه میکند، به کلاسهای یوگا و مدیتیشن و مراقبه و امثالهم میرود، مفتون آگهیهای پرزرق و برق اینگونه کلاسها که اکثرا از شرایط عصبی فرد استفاده تجاری و در واقع سوءاستفاده انسانی میکنند، میشود و پس از مدتها تلاش متوجه میشود که در نقطه شروع قرار دارد و ریشه استرس خشک نشده و از مخصمه بیرون نیامده است.
- آقای دکتر فخیمی، برای برخورد ریشهای با معضل استرس چه راههایی توصیه میکنید؟
اول از همه تقویت مبانی دینی. امیل دورکیم میگوید: انسان موجودی دینورز است و انسان دینورز قدمتی بیشتر از انسان هوشورز دارد. تحقیقات ثابت کرده که ایمان راسخ و داشتن اعتقادات دینی در حفاظت فرد در مقابل تنشها و وسوسههای شیطانی و. . . بیشترین تأثیر را دارد. امروزه پزشکان برای معالجه بیماران روان نژند و روانپریش، تلاش در استحکام استوانههای دینی فرد را در مرحله اول اهمیت قرار میدهند و بهکاربردن دارو را بهعنوان روشی مکمل میدانند که به بیمار کمکی سطحی و موقتی میکند. اجراکردن دستورات الهی و سنتهای نبوی در دفع فشار عصبی اهمیت بسزایی دارد بهطوری که فرد در برابر شدیدترین ضربات عصبی چون درخت تناوری استوار میایستد. خدامحوری که به جای خودمحوری، تقویت ایمان و تلقین این موضوع که «. . . انسان خسرانپذیر است مگر اینکه ایمان، عمل صالح و کشف سنتهای الهی و در نهایت صبر چون سپری او را از گزند بلیات و نوسانات روحی حفظ نماید. . .»(سوره والعصر).
قدم بعد معتدل بودن است. به عقیده «فردریک پرلز» انسان معتدل انسان این مکان و این زمان است. به عقیده او انسان با احساس ایمنی در لحظه هستی زندگی میکند و درمییابد که تنها واقعیت همین لحظه است و نیازی به نگریستن به پس و پیش ندارد. انسان معتدل زندانی رویدادها و اوهام نیست بلکه نقاط ضعف و قدرتش را میشناسد و میپذیرد.
و در آخر خروج از محدودیت؛ نفی همیشگی استرس امکان ندارد مگر اینکه فرد از محدودیتهای خود بیرون آید. این محدودیتها میتوانند شامل بینشهای محدود، خودخواهیها، رقابتهای مادی بیمورد و ستیز مداوم با خود و اطرافیان باشد. با خروج از محدودیت، فرد در مدار دیگری قرار میگیرد که عرفان و مسائل عرفانی را مورد توجه قرار میدهد. آمیختن با عرفان اسلامی و آنچه در دین اسلام آمده ازجمله دستورات زندگی و شیوههای رفتاری و... مؤثرترین عوامل دفعکننده استرس هستند و انسان را روئین روان میسازند.